پاتوق فا دات آی آر

معنی اسم پسر - امیر

پاتوق فا | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۲۷ ب.ظ


امیر

 

امیر

مترادف امیر : پادشاه، حاکم، حکمران، خان، خدیو، رئیس، ژنرال، سرلشکر، سلطان، شاه، شیخ، فرمانده، ملک

برابر پارسی : فرمانده، فرمانروا، سردار، سالار

معنی اسم امیر

اسم : امیر
ریشه اسم : عربی
معنی : (تلفظ : Amir) (عربی) پادشاه، حاکم، درجه ای پایین تر از پادشاه، فرمانده ی سپاه، سردار، سپهسالار - پادشاه، حاکم، به صورت پیشوند در ابتدای بعضی نام ها می آید و نام جدید می سازد مانند امیربانو، امیرپویا، و امیرحسین

معنی امیر در لغت نامه دهخدا

امیر. [ اَ ] (ع اِ) میر . پادشاه. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). فرمانروا. (مهذب الاسماء). کسی که فرمانروا بر قومی باشد. (ازناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). راعی. (منتهی الارب ). سلطان. خلیفه. این کلمه با الف و لام تعریف یابدون آن در روی سکه های عربی و اسلامی دیده می شود. اصلاً برای خلفا وضع شده است بخصوص وقتی که بالفاظ «المومنین » یا «المسلمین » اضافه شود. سپس به رؤسای سپاه و حکام و ارباب سیاست اطلاق شده و الفاظی از قبیل «الاجل » و «الجلیل » و «السید» و المظفر» و «المؤید» بدان الحاق شده است.

معنی امیر به فارسی

امیر

فرمانده، فرمانروا، میر هم میگویند، امرائ جمع
(صفت اسم)

۱ - کسی که فرمانروا بر قومی باشد پادشاه.

۲ - درجه ای پایین تر از پادشاه.

۳ - حاکم.

۴ - فرمانده سپاه سردار سپهسالار.

جمع : امرائ .

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی