پاتوق فا دات آی آر

به گمانِ من شازده کوچولو یک جمعه به زمین آمده بود!

پاتوق فا | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶، ۰۶:۵۸ ب.ظ


به گمانِ من شازده کوچولو یک جمعه به زمین آمده بود

 

به گمانِ من شازده کوچولو یک جمعه به زمین آمده بود!

شازده کوچولو : دنبال آدم ها کجا بگردم؟!؟


روباه : تو تخت خوابشون، کنج غم هاشون!

شازده کوچولو : هنوز سرگردون ریشه هاشون هستند؟

روباه : هستند ... جمعه ها بیشتر

شازده کوچولو : آدم ها همدیگر را دارند؟

روباه : در حقیقت آدم ها هیچکس را ندارند!
این را آدم روزهای جمعه از جاهای خالی آن هایی که باید باشند و نیستند، میفهمد!

شازده کوچولو : دلم غروب آفتاب می خواهد

روباه : کاش روز دیگری آمده بودی، غروب های جمعه آدم ها را می کشد

چه رسد به تو که از یک سیاره ی دیگری آمده ای؟!

شازده کوچولو : ا و و و و و ه پس برای تو هر روز جمعه است.
تو چرا تنهایی روباه؟

روباه : من زیرکم، تنها که باشی، ترک هم نمیشوی!!!
حالا هم تا دلت نگرفته فرار کن به شنبه، یا برگرد به پنج شنبه
به گمانم به خاطر جمعه ها است که ما هیچ شازده کوچولویی در بین خودمان نداریم!


نیکی فیروزکوهی

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی